شیطنت های رها خانم
تو این چند روز همه میگن که از رها چه خبر اینم خبراش به صورت قلمبه
این طرز خوابدنش سر ظهراست که بابایی میاد و می خواد بخوابه
منم مجبورم بزارمش تو تاب تاب مب خوره تا بیحال شه و خوابش ببره و بعد برش می دارم و میزارمش سر جاش
خوب اولش سر حاله و کلی تاب تاب می خونه بعد که بی حال میشه میشه این
الهی قربونت برم چاره ای نیست عادت داره به این مدل خوابیدن
اینم مال وقتیه که از خواب بیدار میشه اول اتاق خودش و اتیش سوزونی هاش
بعد هم که اونجا رو کامل بهم ریخت سراغ اتاق کار ما و برداشتن فلش و کارت خوان و غیره
خوب مثلا یواشکی رفته سراغش و منم حواسم نیست آهان دیگه برداشتم برم یه گوشه بشینم و بخورمش
خوب حالا من فهمیدم و داد و بیداد که رها دست نزن و د فرار
خوب حالا دیدن که وروجک بیکار نیست و دایم در حال ورجه ورجه
چند روزیه که اکروبات باز شده
آهان الانه که برم بالا یکم دیگه تلاش خوب دارم موفق می شم
موفق شدم هورا
بعد هم که پا تو کفش بزرگترا کردن هم که کار هر دقیقشه
اینم صحنه ای از بازی کردنش با امیر حسین پسر صاحب خونه هنوز غریبی می کنه تا اینجا رفته و به اون میگه تو از اون پایین توپ و بفرست بیاد
بابا دخملی خطر ناکه نکن
خطر ناکه نکن اینا ببین این زبون مو درآورد نکن مادر بیا خونه
محکم می گه ننننننننننننننننننننه
اخرم از پله یه پله افتاد و دماغش زخم شد البته الان دیگه خوب خوب شد
خوب دیروزم که زحمت کشیدن و یه لیوان که تازه تو این خونه اومده بودم و 3000 تومان پولش رو دادم و یه فنجون و با بشقاب غذاش رو شکوند و از صدای شکستنش کلی کیف کرد
دیگه چی بگم براتون همه رو از جهازت کم می کنم می بینی حالا