یه اتفاق بد
سلام دوستان عزیزم ممنون از تمام شما عزیزان بابت اون پیام های قشنگتون برای تشکر از خدا وند کاش همه شما بودید و از نزدیک این پدیده را می دید خوب تو این روزا بیشتر بعد از ظهر ها من کلاس داشتم و نمی تونستم زیاد بیام پیشتون ولی تا فرصتی پیش میومد هم میومدم پیشتون اگه حالتون بهم نمی خوره و دل دارید به ادامه مطلب بروید گفتم و اگه حالتون بد نمیشه برید ادامه مطلب ....... خوب 3 شنبه که می خواستم برم کلاس بابای رها خواب بود و من با رها بازی کردم تا بابایی بیدار بشه بعد که دیدم هنوز خوابه یه سری اسبابا بازی براش گداشتم تا بازی کنه و یواش خودم رفتم که برم کلاس و پدرش هم دیگه نیمه بیدار بود وقتی از کلاس برگشتم دیدم...