رها خانم و ترنم
خوب دیروز ساعت 4 بعد از ظهر با همکارا قرار گذاشتیم که بریم خونه ناهید جون تا ترنم رو ببینیم
وقتی رفتیم اونجا فقط خاله مریم اومده بود و خاله لیلا و علی اصغر و خاله فاطمه و بهار کوچولو نتونسته بودن بیان و بعد از 1 ساعت که بودیم خاله نسترن هم به جمع ما پیوست
خوب هنوز ترنم جونمون 8 روزه بود و نافش هم نیوفتاده بود مامانش می گفت روز 4 یهو زدری می گیره و دو روز تو دستگاه گذاتنش و از یه طرف هم عفونت ادراری گرفته بود و ادرار نمی کنه البته خدا رو شکر بهتره اما از همه مامانای نی نی ها می خوام که برای بهبودی کاملش دعا کنند
خوب ترنم کوچولومون چون موقع تولد 2.700 بود خیلی ریز میزه و کوچولو بود دست ها و پاهای خیلی کوچولویی داشت ما هم خیلی ززد رفتیم ببینیمش چون بعد عید بود و دیر می شد
خوب اینم ترنم جونمون است ببینیدش واقعا که انگار ناهید رو کوچولو کردن
خوب اینجا هم که 2 روزشه و مامانی گفت که از حموم در اومده
واما اگه بخوام از رها خانم بگم باید بدونید که تا در خونشون رو باز کردیم که بریم تو تا یک ربع زد زیر گریه و آروم نمی شد نمی دونم چرا جدیدا تا به جایی وارد می شیم انگار که می ترسه می زنه زیر گریه
حالا مگه بی خیال می شد اخر به زور فیلم و اهنگ تو گوشیم آروم شد و شروع به شیطونی کرد انگار نه انگار که گریه افتاده بود تمام رو میزی ها رو برداشت و همه چیز رو مجبور شدم جمع کنم و هی از پله ها می رفت بالا و می پرید پایین واقعا که تو این 2 ساعتی که اونجا بودیم حتی یه لحظه هم ندیدیم که بشینه
اینم وروجکم
جدیدا تا میبینه که می خوام ازش عکس بگیرم قیافه می گیره و می خنده
نگاش کنید