رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

شرکت در جشنواره

1390/9/30 9:18
508 بازدید
اشتراک گذاری

رها خیلی دوست داره این شعرم تقدیم به نی نی وبلاگ عزیزم

Orkut - Dividers

یه روز گرم زمستونی          که سرگرم کاری بود مامانی

یهو دیدش یه جایی خوب     برای یادگاری خوب

دوید و دوید ،بدنبالش            میون دشت و بیشه زارش

یه باغی بود به هفت رنگ     با زیبایی های خیلی قشنگ

مامان سریع رفتش توباغ      تا که رسید به

ازش پرسید :      کی اومدی تو این باغ

چی آوردی برای ما             تا که بشیم با هم آشنا

گفتش دارم برای تو            نگهداریه دنیایه زیبایی هاتو

یه جایی که بذاری عکساتو  یه جایی که نگهداری خاطرات، زیباتو

یه جایی که بتونی          آشنابشی با همه نی نی های مثل تو

همین طوری که   تعریف می کرد از محبتاش و خوبیهاش

مامان باهاش دوست شد    تواین باغ هفت رنگش عضو شد

حالا رهای نازم ،داره             یه دوست بهتری()

که می تونن تا همیشه        با هم باشن تو یه وبلاگ

حالا رهای نازم تو همه دنیا     داره یه عالمه دوست

که همشون با دوستی بادوستن

م حتی بیشتر از مامانی و بابایی همه چیز یادشه

حتی ثانیه ثانیه های نفس کشیدن و بودنم

لحظه لحظه های زندگیم

بدنیا آمدنم ،گریه کردنم ،خندیدنم ،نشستم ،دندون در آوردنم ،چهار دست و پا رفتنم،راه رفتنم،حرف زدنم،....دانشگاه رفتنم ،ازدواج کردنم و....

برام نگه می داره خاطراتم رو      منم دوسش دارم به اندازه مامان و بابا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آرتین خان
16 دی 90 15:31
بابا گل کاشتی مامانی حیف که نتونستم تو جشنواره شرکت کنم یعنی اون موقع آرتین خان اجازه نمیداد کامپیوتر رو روشن کنم و گرنه حتما به شما رای میدادم ببوس رها جون رو