رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

درباره تاخیرم و نزدیک شدن به 14 ماهگی

1390/7/23 17:24
606 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم خیلی دیر به دیر میام و برات می نویسم آخه سرم خیلی شلوغه و پست مدیر مالی کارخونه رو دارم و باید حسابی حواسم و جمع کنم .می دونی خوب بعضی وقتا مجبورم ازصبح تا ساعت 12 ظهر تنهات بزارم و بابایی جاهامون رو عوض کنیم تا تنها نمونی و بعد پستمون عوض می شه

وقتی که صبحا کارخونه ام خدا می دونه که چقدر دلم برات تنگ میشه

راستش این دفعه به بابایی گفته بودم که وقتی کارخونم بهم زنگ بزنه تا بتونم پای تلفن با تو صحبت کنم خوب این اولین باری بود که صدات رو از پشت تلفن می شنیدم وای که چه صدای نازی داری هی می گفتی الو الو الو ام ام ام ماما ماما بیا بیا اگیرش مرسی مرسی

 

آخ که خودم موندم این عسلی رو که تو عکس می بینید چه جوری دلم میاد تنها بذارم و برم

واقعا شرمنده ولی برای آینده تو لازمه

خوب مامانی علاوه بر کارخونه کارای حسابداری یه سیسمونی رو هم دارم در زمان هایی که تو لالا هستی انجام میدم باید بگم که دیگه لباسات رو راحت می تونم تامین کنم و بابت دستمدم هی میرم برات لباس می گرم و اونجا رو مخصوص تو رزو کردم اینم چند تا از لباسایی که برات تهیه کردم.مبارکت باشه بقیش رو هم هر وقت عکس انداختی برات می زارم یادگاری تا بدونی که چقدر دوست دارم.

وای که ببین چقدر بهت میاد و عین خانوما شدی

خوب اینم دختر نازم در حال نماز خوندن و غش رفتن

می دنی راستش جدیدا دیگه جانماز رو جلوت پهن می کنی و مهرو می زاری و بعد سجده می ری و و در حالت سجده مهرو می بوسی و می خوری

  

 

 البته باید اعتراف کنم که در زمینه بوسیدن مهارت خاصی داری تا می گیم رها بوس کن می پری و رو لبمون رو بوس می کنی حتی اگه وسط خیابون باشی

تازه در زمینه محبت کردن هم خیلی پیشرفت کردی جدیدا دستت رو رو سرمون می کشی و بلند بلند می گی ناز نازی ناز ناز نازی و تازه تمام خرسا و ببعی ها و عروسکات رو هم به نوبت سوار ماشینت می کنی و ماشین رو هول می دی و می گی قان قان قان

باید بگم که به جوجو و گربه هم علاقه خاصی داری چه توخیابون باشی وچه تو خونه پای تلوزیون تا ببینیشون بلند می شی و دستت رو دراز می کنی و با انگشت نشونشون می دی و یکسره می گی جوجو جو جی گوبی گوبی

اگرم که توخیابون باشی اونقدر دنبالشون می کنی تا فرار کنن

در زمینه دوست یابی هم دست دوستی به سوی همه دراز می کنی و با هر بچه ای که می بینی بدون ترس می ری و دوست می شی ولی بچه ها با این که همسن و سال تو هستن می رن و خجالت می کشن ولی تو میری و مستقیم جلوشو وایمیستی و نازشون می کنی و به زبون خودت باهاشون ادادادداداداددددددد می کنی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امیرعلی
26 مهر 90 1:36
ای جانم خاله چه کارایی بلدیا به امیر منم یاد بده یه ذرشو.افسانه جون چقدر خودتو اذیت میکنی عزیزم.خسته نمیشی دو تا کار داری؟من تو خونه میخورم و میخوابم دیگه حس و حالی برا کار دیگه ای ندارم.