درباره دختر 1 سال و 4 ماه و 24 روزم
دختر نازم اول می خوام درباره دایره لغاتت بگم
تاب تاب -تاب بازی آبه بده - آب می خواهم ماما-دد(بابا)-
هاپ هاپ -ادش =بدش -اگیر(بگیر)-
123(ا-دو-اه)-
چشم چشم دو ابرو-فقط یاد گرفتی بگی اشم-
ماراومده مور اومده(ما ریی مایی)- نای نای (آهنگ برای رقصیدن)-
لیز(سرسره) باز کردن چیزی(باز باز ) نی نی (نی نی )
هیس هیس (یعنی خوابن سر و صدا نکنید) لا لا یی(دا دا هیس)
تمام شعر های آخر فیلم ها تا ثریا و شیدایی رو حفظه تا شروع می شن می خونه(اااوووویییآآآآ)
شرینکاری های جدید ناز نازی
تازگی هاخیلی کارای بامزه ای می کنی که میشه امیدوار بود که داری بزرگ میشه
اول از همه باید از محبت کردنای پی در پیت بگم که یهو می دویی میای من و بابایی را بوس می کنی بغلمون می کنی و با دستت همون طوری که تو بغلمون هستی به پشتمون می زنی و انگار که داری دلداریمون می دی
تازه بیشتر زمانی این کار رو می کنی که دست من و بابایی مشغول کاری است سریع میای سراغمون دستاتو بالا مب بری و می گی بغ (یعنی بغلم کن ) ازمون می خوایی که بغلت کنیم و بعد میای تو بغلمون و لبمون رو بوس مس دی و باز دلداریمون می دی حتی این کار رو با عروسکات هم می کنی و محکم بغلشون می کنی
تازگیا خیلی دوست داری که با خونه سازی هات بازی کنی و تقریبا فقط دوست داری که من باهات بازی کنم و هی ازم می خوای که بیام و برات شکلی درست کنم و تو هم تو ساختنش کمک کنی یا این که کلا ساخته مامانی رو خراب کنی شاید باورت نشه که شاید بیش از 10 مدل چیز برات درست می کنم و تو هم زحمت خراب کردنش رو می کشی
تازه وقتی هم که من برات خونه سازیت رو اورده باشم و خودم برم تو آشپزخونه به کارام برسم سریع میای دستم رو میگیری و ازم می خوای که کنارت بشینم و برات درست کنم و تشویقت کنم که تو هم داری درست می کنی تا میزارم میرم دوباره میای سراغم و می خوای که بر گردم پیشت
خوب تقریبا چون از همون اول که بدنیا اومدی برات کتاب خریده بودیم و برات داستان می خوندیم علاقه شدیدی به کتاب خوندن و بازی با کتاب داری بادمه که 9 ماهت بود برده بودیت پیش پسر عموت تا کتابش رو دید خواستی و اون هم بهت نمی داد و می گفت که خرابش می کنی
حالا که ما مانی دارم باهات شکلای مختلف رو کار می کنم و با انگشت بهت نشونشون می دم و می گم نی نی ما هی جوجو و هر کدام رو می شناسی تا تنهات می زارم و دستت رو می زاری روش و می گی نی نی ما جوجو و ازم می خوای که بقیه رو برات بخونم
تا دعواش می کنم و سرش داد می زنم و خودش هم می دونه که کار بدی می کنه سریع میاد برای اون که معذرت خواهی کنه می خواد تا اجازه بدم که بوسش کنم و بوسم کنه و بغلم کنه وقتی که مطمئن شد که بخشیدمش بازم و می ره به کار بدش ادامه می ده انگا رنه انگار که چند دقیقه پیش پشیمون شده
وقتی که دلش حوس آببازی تو حموم رو بکونه سریع میاد دستون رو می گیره که براش در را باز کنیم تا بره تو حموم تازه راضی نمیشه تا وقتی که براش آب رو باز کنیم و باید حتما خودمون هم کنارش تو حموم بمونیم