این روزها
مامان که از شنبه همش دارم می رم روزی 2 ساعت سر کلاس و دوباره درس می دم
از ساعت 8 تا 10 از اونجا که خونمون بالای شرکته و راهش هم یکی شما تو این ساعت خواب تشریف دارید و بنده سر کلاسم روز اول که بیدار شدی و کلی بابا رو اذیت کردی روز دوم چند بار از سر کلاس به خاطر گریه هات اومدم بالا تا من رو می دیدی می خوابیدی اما امروز جلسه سوم تا اخر کلاس خواب بودی و اومدم بالا تازه بیدار شدی ممنونم دختر نازم که با همکاری هایی که با من می کنی می زاری مامانی هم به اهدافم برسم
خوب شب 5 شنبه شاید باورت نشه اما می نویسم که یادت بمونه بعد از 6 سال ازدواج من و بابایی(تازه دایی امیرو زندایی و بهراد که برای اولین بار بعد از تولدت تو رو از نزدیک می دیدن و وایی میلاد و خاطره هم که از تولد 1 سالگی که خونشون گرفته بودیم دیگه تو رو ندیده بودن ) تازه برای اولین بار 2 دایی جان و زندایی ها و بچه هاشون اومدن خونمون از کرج و 2 ساعت موندن و رفت بماند که برای چی و چرا(باید می رفتن سر کار و فوری بود کارشون ) زود رفتن قضیش مفصله اما تو از دیدنشون کلی ذوق کرده بودی و کلی با بهراد پسر دایی امیر و عسل دختر دایی میلاد بازی کردی و اینم عکساش
از وقتی که بهت گفتم عسل و بهراد دارن میان با این که ساعت از 12 نیمه شب هم گذشته بود هی می گفتی عسل بیا نی نی بیا و چند بار بردم بخوابونمت چون خودت می خواستی اما می گفتی نه عسل بیاد و وقتی که اومدن خواب کلا از سرت پرید فکر کنم تو عکسا معلومه
تو این یه ماهی ماشالله خیلی بلبل زبون شدی یه لغتایی جدید می گی
دایره لغات جدید
قلقلک بده قلللک اده ماما بیا ایشین ایجا باشی کنیم باشی بازی
خمشزست (خوشمزست ) نی نی بیا عسل بیا
بریم اسب و شتر یعنی بریم دسته می گه ابت لالا شتر لالا
بابا نیس لفت دد موتو دواری هان هان هان
به پتو هم میگه پشو نمی دونم چرا
چشم چشم دو ابرو رو خیلی قشنگ می خونه قسمت دماغ و دهنش رو یواش می گه یه گردوش رو هم با دست نشون میده
میگم بهش رها میای بستنی بخوریم می بست نی نه نخوام نمی خوام رو یزدی می گه
مگم بیا کارتون ببین می گه کاتو می گم بیا کا کایو بخور می گه کا کا هخوام قسمت هخوام رو خیلی اروم می گه بلاخره دختری بعد از این 2 سال و سه ماه حالا که اب می خواد می گه ماما اب بییییییییییرریییییز
هر کی که بیاد خونمون کی گه بیا تو بیا دله بیاین داخل و بعد هم دو طرف صورتشون رو بوس می کنه و بغلشون می کنه
زده گلدون خونه رو شکسته می گه گل...دون ون دون نیست رفت کوش کجاست منم باید دعوا کنم و بعد می ره زیر پتو پیش باباش قایم می شه
گوشی موبایل کافی زنگ بخوره و یا اس ام اس بیاد سریع اینقدر می گرده و هی می گه کوش گوششش کوش و پیداش می کنه و میاره تازه اگه گوشی بابا باشه فقط می ده بابا اگه گوشی من باشه فقط می ده به مامان من موندم اینا رو از کجا می دونه و کی توجه کرده بهش همچین هی هی هم می کنه که زود باشین الان قطع می شه
می گه ماما بور ماشششین بیار بور ماما بور مامان برو
فعلا همینا یادم بود میام تکمیلش می کنم