لحظاتی با رها سادات
سلام دوستای خوب و مهربونم
امروز هم می خوام از عکس های رها سادات براتون بزارم
خوب حالا هم می خوام اون روی سکه رو نشونتون بدم
اونم وقتیه که رها سادات گریه رو از سر می گیره و همه تلاشش رو می کنه که بیشتر گریه کنه
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید
اینجا شروع گریه کردن و التماس از یاری افتاده زمین پیشونیش قرمز شده از بس رو زمین بدو بدو می کنه
وای مامانی این طوری نکن زشت میشیا قربونت برم
ما گفتیم می خوام دندونات رو ببینیم اما نه این طوری با گریه تو خنده دندونات قشنگ ترن مامانی
حالا هم که آخرای گریست و تمام تلاشت رو می کنی که الکی دادبزنی و ناز کنی
خوب بپر بیا بغل مامان
کی باورش میشه این همون دختر چند دقیقه پیشه ببینید چه خانم و ناز شده
نه گریه اصلا بهت نمیاد مامانی
این همون ماه بانوی قصه های منه ببینید همین الان داشت گریه می کرد باور نکردنیه
الان هم می خوام تصاویری از کباب خوری دخملی بزارم البته اگه چشم نخوره
عاشقه کبابه رفتیم براش نهار کباب گرفتیم تا بابایی بیاد خوابید و وقتی بیدار شد همون جا سر جاش کنار پتو تا کبابا و دید شروع به خوردن کرد نوش جانت گوشت بشه بچسبه به تنت
الانم بشقاب برداشته که مامان نخور دیگه مال منه و داره از دست من و باباش نجات می ده که خودش بره تنهایی بخوره
خوب دوستان نظرتون رو درباره رو ی سکه رها چی بود فکر می کردید این طوری بشه ؟؟؟؟؟؟؟