رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

کارهای جدید رها سادات

1391/3/10 21:41
1,930 بازدید
اشتراک گذاری

خوب این دختر ناز مامانی خیلی بزرگ تر شده و کارهای زیادی بلده

من که تا 2 ماه پیش ارزوم بود که مامان  و بابا بگه دیگه از مامان و بابا گفتتش سیر شدیم

وقتی کارت داره یا می خواد بهش توجه کنی حالا من باشم یا باباش میگه

ما ما  ماما  مامی  مامی ماممممممممممممممیییییییییییی مامیییییییییییییییییییییی منم بللللللللللللللللللله

بابا بابا بابا بابیییییییییی بابییییییییییییی ددییییییییییی ددییییییییییییی بابی بابیییییییییییییییی بابا میگه بللللللللللللللهقهقهه                     

یعنی اینقده بلند و مکرر صدا میکنه که دیگه صاحب خونمون هم میگه چی کارت داره این همه صدات میکنه خنده         شکلکهای جالب آروین       شکلکهای جالب آروینشکلکهای جالب آروینشکلکهای جالب آروین

 

علاقه شدیدی به سی دی بره ناقلا پیدا کردی از خواب که بیدار می شی کنترل دیویدی رو اگه دیده باشی پیدا می کنی و میاری و اگر هم نبینیش بلند و رسا میگی کو کج جاست با همین مکث بگید خیلی با مزه می گه کلمه به این سختی رو

و بعد میاریش می دی به من و می گی بزار و منم برات می زارم دستم رو می گیری و میاری تو آشپزخونه جای پسته رو نشون می دی و می گی که بهت پسته بدم تا دراز بکشی و بخوری و هر وقت هم که تموم می کنی ظرف به دست میای دنبال پسته دوباره توآشپزخونه

دیروز بردیمت یزد با ید می رفتم یه جا قرارداد کاری می بستم و نهارش رفتیم تو یه ساندویچی اینقده گرم بود که اصلا عکس نگرفتیم و ما سفارش یه همبرگر برای تو و یکی برای بابا . منم بتدری دادیم و همه که خوردیم تو همبرگر رو خالی می خوری یهو ظرفت رو اوردی بالا و گفتی کو من فهمیدم که بازم می خوای ولی قربون هوشت برم چون می دونستی من نپختم دنبال مغازه دار می گشتی و دیدی که بیرونه ظرفت رو برداشتی و رفتی که بهش بگی بازم بده و منم به بابا گفتم بدونه دیگه بگو براش سرخ کنه و رفت معازه دار رو از بیرون صدا کرد و گفت بیاد تو تا دیدش دنبالش ظرف به دست که بهم بده

من که مرده بودم از خنده حالا اون بیچاره داره درست می کنه و هی تو بهش نگاه می کنی و میگی بده اده بده اده

من که دیگه نمی تونستم کنترلت کنم تازه بعدش هم که خوردی باز ظرف رو برداشتی که بازم می خوام که من گفتم دیگه برات ضرر داره و میریم خونه بهت یه چیزی می دم

                                    36_1_51.gifgirl_cray2.gifgirl_cray2.gifgirl_cray2.gif36_1_51.gif

تو ظرف شستن هم که دخملیم دیگه استاد شده تا من بخوام ظرف بشورم میاد و میگه منو بزار رو گاز تا ظرف بشوره نمی دونید با چه دقتی ظرفا رو اب میکشه و به من می ده تا بزارم تو ابچکون

اگر باور نمی کنید برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب مراجعه کنید

 

 

 

 

 

این و اب کشی و میده به من تا بزارم بالا

اینجا هم شیر رو بردم تا خودم اب بکشم میگه بده من خودم بلدم تو دست نزن آبکشیدن ظرفا با من مامان جون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

شیر کوچولو
9 خرداد 91 12:01
دخمل؟
داری کمک می کنی یا اب بازی؟؟؟!
:
آفلین خوشمان امد


هر دو با هم به بهونه ظرف شستن کلا اب بازی میکنه
چه عجب خانومی می دونی چند بار اومدیم نبودی دلمون برات تنگ شده بود
رها
9 خرداد 91 15:27
قربونت برم عزیزم که از همین الان زرنگی و کارهای خونه را بلدی و کمک مامان جونتی
مامانی براش اسپند دود کنید.
آخ عزیزم تو هم بره ناقلا میبینی؟پس برا همینه تو هم ناقلا شدی


ممنون دختر زرنگ به مامانیش رفته دیگه
ناقلا اونم چه ناقلایی
عسل و غزل
10 خرداد 91 1:48
آپم بدو بیا


اومدم پیشت عزیزم
عسل و غزل
10 خرداد 91 14:10
قربون ظرف شستنت برم فرفری خانوم.دیگه مامانی باید شوهرت بده اینهمه کار بلد شدی همونکاری که من قصد دارم انجام بدمبه قول خودت این دخملا خوب بلدن خودشون رو جا کنن


آره بخدا دیگه همه کارای خونه رو انجام می ده فکر کنم که دیگه وقتشه X
مامان امیر علی
10 خرداد 91 17:14
ایول چه دخمل زرنگی.افسانه جون صبح تا شب بگیر استراحت کن.کاراتو بده دست رها
مامان آنیسا
10 خرداد 91 17:17
خاله داری ظرف میشوری؟ افرین...افرین چه دخملی داری مامان به به به به .از حالا امده ظرفاتو بشکونه...ا ببخشید بشوره
مامان امیرعلی
13 خرداد 91 9:43
آفرین به این دختر خوش خوراک.بابا ایول.افسانه جون غصه غذا خوردن رها رو نمیخوری.ماشالا. من که باید دنبال امیر بدویم تا یه ذره بخوره