رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

رها سادات و جوجه اردکا به روایت تصویر

1391/2/20 7:19
1,249 بازدید
اشتراک گذاری

نه به دیروز که کلی ازشون می ترسید

نه به امروز که دیگه دست از سرشون بر نمی داره

بهم میگه بده دستم باهاشون بازی کنم و دنبالشون بدومم

بدون تو خونه دیگه چی خوبه والله عجب کاری کردما

بابایی گفت دیگه عکساتو تو ادامه مطلب نزارم منم گوش می دم

 

 

می بینید هنوز نزاشته من رخت خوابا رو جمع کنم می گه جوجه ها رو می خوام

 

 

هی بهش می گم مامان گردنش رو نگیر خفه می شه و شکمش رو نگه دار و فشارش نده

 

 

حالا مگه ول می کنه بیچاره رو هی میگیره دستش اون یکی هم داره داد داد میکنه که دوستم رو بده

 

 

اینم نمایی از جفت اردکا تو خونه مقواییشون تا بعد ببینم  کجا باید ببرمشون

 

 

جوجه اردکا رو بردم تو ایوون بازم اومده این بار جفتشون رو گرفته

 

 

بهش می گم رها نگاه کن مامان و بخن اینه این شکلی میشه

 

 

 

 

مامان قربون اون خنده هات بشم دوست داشتنیه مامانی

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

مامان امیر علی
19 اردیبهشت 91 17:03
الهی خاله فدات بشه.قربونه خنده هات.امیر منم که با خرگوشش همین کارارو میکرد فرستادمش رفت خرگوشرو.این اردکا فکر نکنم تا 2-3 روز دیگه بیشتر زنده بمونن


آره بابا این جور که این میچلوندشون منم بعید می دونم
مامان فاطمه حسنا
19 اردیبهشت 91 17:16
سلام. خدا به شما و گل دخترتون سلامتی بده إن شاء الله. روزتون هم پیشاپیش مبارک


ممنون عزیزم روز شما هم مبارک باشه
مامان امیر علی
19 اردیبهشت 91 17:32



ممنون عزیزم
رها
19 اردیبهشت 91 18:49
بازم خوبه این اردکا تا الان زنده موندن،باور کنید دختر خوبی دارید. من که تا الان هر نینی ای را دیدم فورا تو همون لحظه اول پرنده هاشو خفه کرده
حالا ببینیم رها جون با اردکاش چیکار میکنه...


نمی دونم هر چی خدا بخواد اما تو همین دو روزه بد جور بهشون وابسته شده پسر صاحب خونه امیرحسین گفت خاله می تونم جوجه ها رو ببرم پایین تا گفتم بله و داشت می برد رها سادات دادو بیداد که جوجه هام رو کجا می بری
رها
19 اردیبهشت 91 18:52
خاله جون من آخرش یه روزی میام پیشتون،خودمم خیلی دلم میخواد.الان چون خواهرم به اونجا عادت نداره زود زود میاد خونه،میگه خیلی گرمه.الانم تو راهه و تقریبا یک ساعت دیگه میرسه خونه،برا همین ما نمیاییم.فداتون بشم که اینقده مهربونید


قربونت برم
مامان اميرحسين كوچولو
19 اردیبهشت 91 21:45
واي خدا جون چقدر دوستشون داره ..........
ماماني كمكش كن نگهشون داره يه وقت ميميرن رها جونم غصه ميخوره .....
الهي قربون اون چشماي قشنگت بشم من با اون لباس خوشكل موشكلت چقدم بهش مياد ماماني حتما واسش اسپند دود كني .....
اخه چطور بگم خيلي دوستت دارم عزيزمي.......


قربونت برم عزیزم تو خودت و گل پسریت دوست داشتنی هستید که همه رو دوست داری لباسش قابلی نداره فقط دست دوم بفرستم خدمتتون
ماهم شما و اون گل پسر نازت رو دوست داریم
مامان پوريا پهلووون كوچولو
19 اردیبهشت 91 21:56
سلام عزيزم اين بچه ها چه بلاهايي كه سر اين جوجوها در نميارن يادمه يه روز كه خونه نبودم نيلوفر هم كوچيك ك بود يكي از همين جوجه هارو به طناب لباس به دار زد هنوز كه هنوزه دلم واسه اون جوجه ميسوزه ..


وای نگو دیگه دارم از خریدن جوجه ها پشیمون میشم نکنه این کارا بکنه ببرم بدم به یکی نگهش داره براش
مامان چشم عسلی
19 اردیبهشت 91 23:28
وااااااای رها جونم خفشون کردی
گنا دارن عسلم نکن دیگه آفرین دختر خوب
منم با مامان امیر علی جون موافقم احتمالا چند صباحی بیش از عمر کوتاه این فلک زده ها نمونده


فکر کنم همین ظوری باشه که شما میگید دیشب جوجه تو دستش یهو پرید روش ترسید پاهاش رو داشت می کشید تا 180 بزنه
مامان آرینا موفرفری
20 اردیبهشت 91 2:02
وای خاله شما هم که مثله آرینای منی اونم یه جوجه بابائی براش خرید همین کارارو می کرد باهاش.
مواظب جوجه اردکات باش عزیزم.
مامانی خدا به داد جوجه ها برسه ......


آره بابا فکر کنم که تا 2 -3 روز دیگه دیگه جوجه نداشته باشه
الان که بد جور بهشون عادت کرده ساعت 12 شب می گه جوجه ها رو بیار بازی کنم
مامان آرینا موفرفری
20 اردیبهشت 91 2:03
"مادر" واژه ایست سرشار از امید و عشق
واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید
روزت مبارک مادر . . .



ممنون عزیزم روز همه شما مادرای نمونه مبارک باشه
دخترم عشق من
20 اردیبهشت 91 8:05
قربون اون خنده های خوشکل رها جون برم . عزیز دلم کاش جوجه ها رو به کسی بدی برات نگه دارن بزرگتر که شدن بیارشون پیش رها . از طرف من رها جون رو ببوس


خاله خدا نکنه
بایدم همین کار رو کنم چون رها این بیچاره ها رو می گیره میاره روفرش تا یدون این ور و اون ور اونم دنبالشون بکنه
بوسیدمش
دیبا نفس مامان
20 اردیبهشت 91 10:00
عزیز دلم چقدم ناز و شیطونه!!!!!!! بلا خدا حفظت کنه


قربونت برم خودت نازی که ناز می بینه
ایشالله ناناز خودت رو هم چشم رو هم بزاری می بینی
مامان سامان
21 اردیبهشت 91 14:23
سلام ،ماشاا... چه دختر خوشکلی دارین .فکر کنم اینجور که رها جون داره ابراز احساسات می کنه 2-3 روز دیگه این جوجه ها تو این دنیا نمونن.
خوشحال می شم به وبلاگ پسر عزیزم سر بزنین.


سلام ممنون بابت لطفت نسبت به رها عزیزم آدرست رو نزاشتی که بیام پیشت
مامان علي خوشتيپ
21 اردیبهشت 91 20:10
میلاد سرور بانوان جهان و مادر تمام شیعیان و روز مادر بر شما و تمام ایرانیان مبارک

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up5/00799979429965848816.jpg


روز شما هم مبارک
مامان امیر علی
22 اردیبهشت 91 13:03
راسی روزمون مبارک


ممنون عزیزم
مامان آنیسا
22 اردیبهشت 91 14:16
آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی كه بهشت زیر پایش جا دارد
به مادر...
روزت مبارک


روز شما هم مبارک
عسل و غزل
22 اردیبهشت 91 22:01
مامان مهربون روزتون مبارک


عزیزم روز شما هم مبارک
گل دخترم سپیده
22 اردیبهشت 91 23:49
زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است
بهر صفا و لطف خدا عشق مظهر است ، بعد از خدا به سجده بود زآنکه مادر است . . .
روزت مبارککککککککککککککک


مهربونم روز شما هم مبارک
مامان امیر علی
23 اردیبهشت 91 7:17
روزت مبارکعزیزم


روز شما هم مبارک جیگرم
مامان امیر علی
23 اردیبهشت 91 7:49
الان بهتری؟


ممنون عزیزم 4 تا آمپول پنی سلین و دو تا بتامتازون نوش جان کردم بهترم دیگه صدام در میاد و آبریزش بینی هم ندارم
خدا روشکر ولی امروز صبح رها یه خورده تب داره نمی دونم اونم داره مریض میشه
مامان مريم گلي
23 اردیبهشت 91 8:47
نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست

گلها همه به نام تو مشهورند

آیینه های از انعکاس نام تو می خندند

و من تنها برای تو می گویم

روزت مبارک





ممنون عزیزم روز شما هم مبارک
چه حکایت جالبیست
کلمه زندگی بازن شروع می شود و کلمه مردن با مرد!
پی ببال به خود که آغاز گر زندگی هستی
مامان مريم گلي
23 اردیبهشت 91 8:48
چه رهاي خوشكلي قربون خنده هات عزيزم


ممنون عزیزم چشات خوشگل می بینه
مامان یسنا گلی
23 اردیبهشت 91 11:00
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه «مادر» است. زیباترین خطاب «مادر جان» است. «مادر» واژه ایست سرشار
از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک


ممنون عزیزم روز شما هم مبارک
چه حکایت جالبیست
کلمه زندگی بازن شروع می شود و کلمه مردن با مرد!
پی ببال به خود که آغاز گر زندگی هستی
مامان اميرحسين كوچولو
23 اردیبهشت 91 11:28
مادر" واژه ایست سرشار از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک


ممنون عزیزم روز شما هم مبارک
چه حکایت جالبیست
کلمه زندگی بازن شروع می شود و کلمه مردن با مرد!
پی ببال به خود که آغاز گر زندگی هستی
مامان پسر خرداد
23 اردیبهشت 91 12:56
دنیای کودکی ام سرشار از طنین دل انگیز توست ، تمام خاطرات کودکی ام را خط به خط با نام تو نوشته امو همیشه تورا می ستایم.
روزت مبارک


ممنون عزیزم روز شما هم مبارک
چه حکایت جالبیست
کلمه زندگی بازن شروع می شود و کلمه مردن با مرد!
پی ببال به خود که آغاز گر زندگی هستی
مامان دینا جون
23 اردیبهشت 91 15:04
بارانی از عشق و کمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمان

خسته‌ی من ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی نثار قلب خسته و

صبورت. روزِ به اوج نشستنت مبارک . . .



ممنون عزیزم روز شما هم مبارک
چه حکایت جالبیست
کلمه زندگی بازن شروع می شود و کلمه مردن با مرد!
پی ببال به خود که آغاز گر زندگی هستی
مامان زهره
23 اردیبهشت 91 15:40
در چشم های مادر
در چشم های مادر
صد دشت آفتابی
صد کوهسار پر برف
صد آسمان آبی
*
در چشم های مادر
خوبی و مهربانی
*
در چشم های مادر
آواز باد و باران
شادابی هزاران
گلزار در بهاران
*
در چشم های مادر
امید و شادمانی




ممنون عزیزم روز شما هم مبارک
چه حکایت جالبیست
کلمه زندگی بازن شروع می شود و کلمه مردن با مرد!
پی ببال به خود که آغاز گر زندگی هستی
رها
24 اردیبهشت 91 12:57
مادر با یک دست گهواره، و با دستی دیگر جهان را تکان می دهد.

کودک، مادرش را از لبخندش می شناسد.

خاله جون از صمیم قلبم روز مادر را بهتون تبریک میگم.(البته با یک روز تاخیر،ببخشید آخه دستم بند بود )



قربونت برم عزیزم ممنون که همیشه بیادمونی
مامان آرینا موفرفری
24 اردیبهشت 91 15:35
سلام دوست عزیزم ممنون که به ما سر می زنی خیلی دوستون دارم.


سلام عزیزم ما هم شما رو دوست داریم
مامان آنیسا
26 اردیبهشت 91 10:57
رها جونی جوجو داری خاله
خاله جون تو خودت مثل جوجو نازی


قربونت برم حالا دیگه جوجو نداره چون دادمش یکی از دوستام بردش آخه رها بد جور می چلوندشون