رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

رها و عیدی از اداره بابایی

1390/12/25 15:30
1,078 بازدید
اشتراک گذاری

خوب امروز من و رها دعوت شده بودیم که بریم مراسم پایان سال تو اداره بابایی

خوب ما رفتیم تو سالن  اجتماعات اولش دختر خوبی بود و نشسته بود و تکون نمی خورد بقول معروف یخش که باز شد دیگه باید لای صندلی ها دنبالش می گشتم تا پیداش کنم

یهو می دیدم نیست و وقتی پیداش می کردم می دیدم رفته ردیف اول سالن و بغل حاج آقا ها و رییس  و ریسای اون جلو است و داره بوسشون می کنه و باهاشون حرف می زنه

امان از دست این وروجک شیطون بلا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان حنا
26 اسفند 90 3:22
امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه
دقیقا همه بچه ها مثل همن دخملی منم اولش ساکته بعد که یخش باز میشه کسی نمی تونه یه جا نگهش داره
خدا حفظش کنه
راستی شما شهر خودتون نمی رید؟؟؟؟؟
رهخا جونو از طرف من ببوسین


قراره که بریم ولی هنوز روزش مشخص نیست خبرش رو می دم
مامان حنا
26 اسفند 90 3:22
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
********سال نو پیشاپیش مبارک********


مرسی رویاهایتان سبز عشقتان پایدار باد
پیشاپیش مبارک باد عیدتان
مامان پورياپهلووون
27 اسفند 90 20:21
دنيا را برايتان شاد شاد
و شادي را برايتان دنيا دنيا آرزومندم
هر روزتان نوروز


سالی همراه با برکت و سلامتی را برایتان آرزو می کنیم
شهراد شیر کوچولو
28 اسفند 90 9:54
کلا بلایی
از چشم هات معلومه جوجوک


وای خاله بله که بلام تو 8 ماهگش از در و دیوار می رفتم بالا راه نمی تونسم برم اما جایی رو می گرفتم دیگه بالا می رفتم از همن موقع ها بود که از اپن هم بالا می رفتم