رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

دوستان خبرای مهم خوب و بد

1390/12/19 9:05
1,197 بازدید
اشتراک گذاری

نمی دونم اول خبرای خوب رو  بدم یا خبرای بد رو البته بد که نیست

خوب اول خوبا رو میگم که دلتون نگیره

اول این که به سلامتی بعد از سال ها حکم استخدام رسمی بابایی رها اومد و حالا دیگه استخدام رسمی شده و از 17/12/90 حکم استخدام رسمیش تایید شده

وای که نمی دونید چقدر خوشحال شدم خودش همیشه آرزوش بود که استخدام رسمی بشه و خیلی خوشحاله که به آرزوش رسیده بابایی من و رها هم خیلی خوشحالیم و امیدواریم پله های ترقی رو طی کنی

تبریک تبریک تبریک

شکلکهای جالب و متنوع آروین

خبر بعدی اینه که 28/12 تولد بابایی  شکلکهای  جالب و متنوع آروین رهاست و من و رها برای بابایی کادوی تولد یه موتور بزرگ با پولای خودش براش خریدیم مبارکت باشه بابایی جونم

شکلکهای جالب و متنوع آروین

خبر بعدی این که بچه خاله ناهید بود که رفتیم چند هفته قبل برای دیدن سیسمونیش دیروز 2 روز زودتر از موعد بدنیا اومد و همه ما رو خوشحال کرد و زنگ زده بودم بهش تبریک بگم که صدای گریش می یومد که گفت می خواد شیر بخوره و منم گفتم که بعدا زنگ می زنم نگو بلا می خواست خودش خبر اومدنش رو بهم بده و مشتولوق بگبره

وای وروجک خاله زود زود میام ببینمت فدات بشم

شکلکهای جالب و متنوع آروین

و اما خبر بد البته بد که نمی شه گقت شاید قسمت نبوده اما حال من خیلی گرفته بود و اصلا خوشحالی استخدام بابایی با ضد حالی که زد رو نفهمیدم آخه می دونید چون حکم خورده سفر مشهدمون دیگه کنسل شد

خیلی حیف شد البته گفتند که می تونه بره اما اگه جاش بودند نمی رفتند رییسای بابایی می گن

حالا خیلی دلم گرفته و اصلا روحیم خوب نیست و هی با خودم می گم چرا امام رضا ما رو نمی طلبه حنما دوستمون نداره و نمی خواد که ما بریم پیشش

بعد به خودم می گم خوب تو هم می خواستی بری پیش امام رضا و بگی که کار بابایی درست بشه و امام رضا هم از راه دور حاجت روات کرده دیگه پس دیگه کم لطفی نکن

خدای بزرگ راضیم به رضای تو ممنون امام رضا که حاجت روام کردی

شکلکهای جالب و متنوع آروین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان چشم عسلي
19 اسفند 90 9:22
سلام خانومي من همين الان تو وبت بودم ديدم خبر تازه اي نيست برگشتم تو وبم پيغامت رو ديدم باورت ميشه اشك تو چشام جمع شد و الان تنم مور موره وقتي اون جمله ات رو خوندم كه گفتي ميخواستم بيام از امام حاجت بگيرم امام خودش از راه دور حاجتم رو داد واي نميدوني چه حالي شدم امام رضا(ع)قربونش برم خودش غريب الغرباست هواي ما غريبها رو خيلي داره نميدونم اهل كجايي فقط ميدونم تو شهر خودت نيستي عزيز دل من خودت بهتر ميدوني هر اتفاقي كه پيش مياد خداوند حتما خير و صلاح ما رو در اون قرار داده هرچند كه ما خيلي ناراحت بشيم براي من خيلي پيش اومده كه اون لحظه ناراحت شدم حتي گريه كردم ولي بعد از مدتي معلوم شد چقدر خوب كه اون جور كه من ميخواستم نشد
گلم خيلي دلم ميخواست مياومدي و با هم مي رفتيم زيارت ولي خوب انشالله فرصت زياده الان اولويت كار بابايي رها جونه بگذار انشالله جاي پاش محكم بشه يه مدت بگذره انشالله سفر پشت سفر ميرويد همين استخدام شدن خودش بهترين عيدي براي خونواده شما و دوستدارانتونه عزيزم اصلا ناراحت نباش و با اين همه اتفاقات خوب زندگيت شاد باش
به اميد ديدارت گلم


ممنون حرفات رو كه مي خونم كلي به دلم ميشينه و غم هام رو فراموش مي كنم ممنون كه اينقدر بهم لطف داري
راستش خودم بچه كرجم و شوهرم مازندران ولي 3 ساله تو اردكان يزديم و تو غربت ولي خدا هميشه هوامون رو داشته كه احساس غربت نكنيم
مامان پورياپهلووون
19 اسفند 90 13:49
سلام خاله
تبريك ويژه به خاطر خبر استخدام رسمي باباي رها جون
چشتون روشن واسه ني ني كوچولو
واما لغو سفر مشهد هميشه تو كارهاي خدا يه مصلحت هايي است كه شايد هيچ وقت ما نفهميم كه چي بوده اميدوارم بزودي قسمتت بشه زيارت امام رضا


ممنون عزيزم خيلي به من لطف داري كه مي تونم لحظه لحظه هام رو با شما تقسيم كنم ممنون بابت تبريكات
مامان امیرعلی
19 اسفند 90 21:38
تبریک.ایشالا امام رضا مطلبه.غصه نخور.به موقش


مرسی عزیزم
مامان زهره
21 اسفند 90 14:59
خب خداراشکر همیشه خوش خبر باشین.خداراشکر که بابایی استخدام شد خاله ناهید فارغ شد.حتما امام رضا شما را طلبیده دور و زود داره اما سوخت و سوز نداره


ممنون عزیزم از لطف و توجهت انشالله همین طور باشه که میگید
مامان زهرا(شهرادشیر کوچولو)
21 اسفند 90 18:06
خیلی متاسفم
اما اگه باید بری از طرفش حتنا جور میشه ....حکمت کار ها دست خداوند است دوست عزیزم


ممنون صلاح در همین است و بس به قول مامانم انقده سفر پیش میاد که خودت خسته میشی این بار کوتاه بیا و بزار شوهری به کارش برسه
مامان دینا جون
21 اسفند 90 21:17
تبریک میگم مامانی انشاالله خبر رییس شدن بابایی رهارو بذارین.به خاطر مسافرت هم غصه نخور حتما صلاح نبوده .


ممنون از لطفت خدا از دهنت بشنوه قسمت نبوده