رها سادات مصطفوی گرجیرها سادات مصطفوی گرجی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
سید محمد صدراسید محمد صدرا، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

رها جون دختر گل همه

دخترک شیطون بلا

1390/12/18 8:56
1,546 بازدید
اشتراک گذاری

این یکی از همون 3 دست لباس راحتیه که براش گرفتم دختری از حموم اومد طاقت نیاوردم تنش کردم

خوب اینم شیطونک مامانیه که همش دلش می خواد موبایل مامانی رو بگیره و اهنگ حسنی و کارتونش رو ببینه بعضی وقتا دستم رو می گیره میبره پیش کمد بعد ازم می خواد بغلش کنم و دور تا دور رو می گرده تا موبایل رو پیدا کنه و بگه اده

خوب اینم خونه جدیدیه که برای خودش پیدا کرده داره میره با پتو اونجا تا لالا کنه بعدش هم عروسکاش رو برده و به من می گی با پشتی در خ.نش رو ببندم

اینم دختریه که هی در میز رو باز می کرد و همه چیز رو بهم می زد رفتم چسب زدم رو شیشه ببین با چه تمرکزی می خواد چسب رو بکنه که بعد موفق شد و من و بابایی که از دستش خسته شدیم جای میز رو عوض کردیم

از دست شیطونیهات

 

 

مثل همیشه دیروز ازم خواست ببرمش تو حیاط تا تاب بازی کنه که صدای زهرا و فاطمه رو شنید و زهرا هم اومد خونمون تا باهاش بازی کنه این لحظه رو شکار کردم تا دید زهرا دراز کشیده که تلوزیون ببینه رفت و کنارش خوابید و ببینید چه با مزه پفیلا و پسته می خورن

والله من که باورم نمیشه این رها باشه از ش بعیده که دراز بکشه و کارتون ببینه هر چی هم صداش می کردم محو کارتون بود و چشم بر نمی داشت باباش هم که از سر کار رسیدباورش نشد چون اصلا رها محو کار تن بود

فدات بشم خوشمل مامان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان فاطمه ی پارسا جون
18 اسفند 90 13:58
چه دخمل ناز و خوشگلی . خدا حفظت کنه عزیزم. چقدر لباسهای جدیدت بهت میاد. ایشالا همیشه شاد و سرزنده باشی و کنار مامان بابا خوب وخوش زندگی کنی.میبوسمت عزیزم.
مامان آتین
18 اسفند 90 15:58
سلام عزیزم خوبی؟ رها خانومی چطوره؟ لباسای خوشگلش مبارک راجع به حرف زدن آتین پرسیده بودی! راستش من چون شاغل نیستم و همیشه خونه ام خیلی برای آتین وقت میذارم زیاد باهاش حرف میزنم شعر و کتاب قصه خیلی می خونم براش حتی توی بارداری هم خیلی باهاش صحبت می کردم فکر کنم دلیل اینهمه بلبل زبونیش همینا باشه ممنونم از حضورت دخملی رو ببوس
مامان یسنا گلی
18 اسفند 90 21:14
سلام خاله جون.ممنون از لطفتون.چشاتون قشنگ میبینه.
با اجازه لینکتون کردم.
بوسسسسسسسسس


ما هم شما رو لیتک کردیم عزیزم
مامان یاسمین زهرا
19 اسفند 90 2:22
ماشاا... بنفش خیلی بهش میاد


مرسی ولی من بنفش رو پس دادم چون خوششش نیومده بود و توش راحت نبود
مامان پورياپهلووون
19 اسفند 90 13:54
قربونت بره خاله خيلي شيطوني
دختر منهم كوچيك كه بود شبيه رها جون از هيچي نمي گذشت راستي لباس هندونه اي قرمزه شو دختر خواهرم داره چقدر اين لباسشو دوست دارم


ممنون شما خيلي لطف داري لباس هندونه ايشم براش كوچيكه اما تا مي برمش سر كشو مي گم كدومو مي خواي بپوشي اين و بر مي داره